سفارش تبلیغ
صبا ویژن
u دارالقرآن نور اداره آموزش و پرورش شهرستان دهاقان

[ و او را دیدند با جامه‏اى کهنه و پینه زده . سبب پرسیدند فرمود : ] دل را خاشع کن و نفس را خوار ، و مؤمنان بدان اقتدا کنند در کردار . همانا دنیا و آخرت دو دشمنند نافراهم ، و دو راهند مخالف هم . آن که دنیا را دوست داشت و مهر آن را در دل کاشت ، آخرت را نه پسندید و دشمن انگاشت ، و دنیا و آخرت چون خاور و باختر است و آن که میان آن دو رود چون به یکى نزدیک گردد از دیگرى دور شود . و چون دو زنند در نکاح یکى شوى که ناسازگارند و در گفتگوى . [نهج البلاغه]

اوقات شرعی
سه شنبه 103 اردیبهشت 18

:: RSS 

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 23820

:: بازدیدهای امروز :7

:: بازدیدهای دیروز :20



vدرباره خودم

دارالقرآن نور اداره آموزش و پرورش شهرستان دهاقان


vپیوندهای روزانه

شیعه ها [14]
آپلود عکس [41]
اهل بیت [14]
وبلاک فرهنگی ، مذهبی شهید آوینی [5]
سایت تبیان [10]
راسخون [12]
پرسمان قرآن [16]
مدیریت آموزش و پرورش شهرستان دهاقان [46]
[آرشیو(8)]

vلوگوی وبلاگ

دارالقرآن نور اداره آموزش و پرورش شهرستان دهاقان

vاشتراک در خبرنامه

 

v لینک وبلاگ دوستان

جهانبخش

vفهرست موضوعی یادداشت ها

قرآن .

vمطالب قبلی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90

!   عرض تبریک

شنبه 89/11/30 ::  ساعت 3:29 عصر

                                       اللهم صل علی محمد و آل محمد . نوای دل  
فروزان از دو مشرق در سحرگاهان دو ماه آمد / دو خورشید جهان افروز در دو صبحگاه آمد
دو موسی در دو دریا  یا دو یوسف از دو چاه آمد/ دو رهرو یا دو رهبر یا دو مشعل دار راه آمد
دو شمع جمع بزم جان دو رکن محکم ایمان/ دو بحر رحمت و غفران دو دست قادر منان
دو آدم خو دو یوسف رو دو موسی ید دو عیسی دم/  دو شمع جمع انسانها دو شاه کشور جانها
دو باب الله احسانها  دو بسم الله عنوانها/ دو سرو باغ و بستانها دو باغ روح و ریحانها
دو واجب جاه  امکانها دو مشعل دار کیهانها/ دو خالق را نماینده  دو قران را سراینده
دو رحمت را فزاینده دو دلها  را رباینده/ یکی را بر اولیا سادس یکی بر انبیا خاتم
                     وبلاگ نوای دل تبریک می گوید

ای واژه های مهربان! چگونه می خواهید شعف دل را واگویه کنید؟ مهربان ترین فرشته خاکی می آید و دل کائنات نزدیک است از شوق قالب تهی کند. او از حق آمده و به حق برانگیخته شده است. ابتدا و انتهایش رنگ خدایی دارد. آفتاب جهان فروز و عالم تاب توحید است که برف ظلم را آب می کند و نوید بهار می دهد. قلب عالم امکان است. جریده هستی است. افلاکی ترین فرشته خاکی است. پادشاه لولاک است. مصطفی است. برگزیده حق است. نامش بلند و دینش پاینده!


¤نویسنده:

?  نوشته های دیگران

!   عرض تبریک

شنبه 89/11/30 ::  ساعت 2:20 عصر

 

بسم الله الرحمن الرحیم

میلاد مسعود پیامبر اکرم(ص)و  فرزندگرامیش   امام صادق(ع)

از:مکتب اسلام

هفدهم ماه ربیع الاول.همواره بادوبشارت بزرگ.دوخاطره

جاویدوفراموش نشدنی همراه است.

خاطره با عظمت میلاد مسعود بزرگ پیشوای اسلام در53

سال پیش ازهجرت.وخاطه پرشکوه بزرگ پیشوای مذهب

تشیع امام صادق(ع)درسال83هجری.تقارن این دومیلاد از

یک واقعیت بزرگ .یعنی از کوششها وتلاشهای دو پیشوای

بزرگ وعظیم اسلامی درراه یک هدف مقدس.حکایت میکند

روزی که پیامبر ( ص )دیده به جهان گشود .بشریت یکی از دورانهای تاریک وننگین و پرخطر خود رامی گذرانید .قساوت بردلهاحکومت کرده و بربریت و زشتی جای ملکات برجسته

انسانی را گرفته بود.

این مولود خجسته امد.تاپس ازپرورشهای روحی وجسمی

قیام کندوطرح نوینی برای زندگی بشربریزدوسازمان بزرگ

اجتماعی بشران روز رادرهم کوبد.واگردرشب تولدانحضرت

اتشکده فارس خاموش گردید.و کنگره های قصرانوشیروان

فرو ریخت وبتهای درون خانه کعبه سرنگون شد .اشاره ای

دگرگونی زندگی دراینده است.

هشتاد و سه سال پس از هجرت .فرزند گرامی ان حضرت

امام صادق در همان روز دیده به جهان گشود و پس ازفوت

پدر والامقام خود .برای نشر و توسعه اسلام .برای تعلیم و

تربیت شاگردان این مکتب قیام کرد.او وارث علم پیامبراکرم

بودو از ان سرچشمه سیراب گردیده بودولذاهزاران شاگرد

تربیت نمود که هر کدام به نوبه خودچراغ پر فروغی برای

روشن ساختن محیط ان زمان به نوراسلام وقران بودند.

مااین دومیلادمسعود وفرخنده را به همه مسلمانان حهان

تبریک میگوئیم.


¤نویسنده:

?  نوشته های دیگران

!   تبریک میلادپیامبر

شنبه 89/11/30 ::  ساعت 2:10 عصر


¤نویسنده:

?  نوشته های دیگران

!   اغاز ولایت امام زمان عج

یکشنبه 89/11/24 ::  ساعت 12:17 عصر

 

نهم ربیع الاول

سالروز آغاز ولایت و امامت و زعامت

آخرین سحاب رحمت و یگانه ذریه ذخیره دودمان آل طاها،  حضرت مهـدی مـوعـود (عج) بر منتظران و چشم انتظــاران ظهــور تبریک و تهنیت باد.



سلام بر «ربیع‌الاول‌» که ابتدای‌ راهش میلاد رسول ختمی مرتبت و انتهایش‌ امامت‌ و ولایت‌ مردی است‌ که‌ کاروان‌ امت‌ محمد را به‌ کعبه‌ مقصود می ‌رساند.
 

پس از ولادت امام زمان‏ علیه السلام به دلیل شرایط سیاسى آن دوران تولد ایشان در زیر پرده کتمان پوشیده ماند. امام حسن عسکرى‏ علیه السلام ‏تولّد فرزند خویش را جز به اصحاب خاص خود در میان ننهاد. امامت ایشان بنا به حدیثهای بسیاری بود که از پیامبر (ص) و امامان پیشین روایت شده بود. امام زمان (عج) پس از آنکه بر بدن گرامی پدر نماز گزارد از چشم مردمان پنهان شد. سبب پنهان شدن آن حضرت این بود که خلیفه های عباسی تصمیم به کشتن او داشتند. در روایتى ‏از کتاب غیبت، از عدّه‏ اى از اصحاب امام عسکرى نقل شده است که‏ گفتند: "نزد امام عسکرى ‏علیه السلام گرد آمده بودیم و از وى در باره حجّت ‏و پیشواى پس از او پرسش مى ‏کردیم. در مجلس او چهل مرد حضورداشتند. عثمان بن سعید بن عمر عمرى در برابر آن‏حضرت بر پا خاست ‏و گفت: فرزند رسول خدا! مى‏ خواهم در باره مطلبى از شما سؤال کنم که‏ خود بدان داناتر از من هستی. امام به او فرمود: بنشین عثمان! عثمان ناراحت‏ و خشمگین برخاست تا خارج شود. امّا آن‏حضرت فرمود: کسى بیرون ‏نرود. هیچ کدام از ما بیرون نرفتیم. تا پس از ساعتى که امام، عثمان را با صداى رسا ندا داد. عثمان روى پاهایش برخاست. امام فرمود: آیا شما را به خاطر مطلبى که آمده ‏اید، آگهى دهم؟ همه گفتند: آرى اى فرزند رسول خدا! فرمود: شما آمده ‏اید تا درباره حجّت پس از من سؤال کنید: همه گفتند: آرى. ناگهان پسرى را دیدیم مثل پاره ماه، شبیه ‏تر از هرکسى به امام عسکرى! فرمود: این پس از من پیشواى شماست و جانشین ‏من بر شما. او را فرمان برید و پس از من به تفرقه دچار نشوید که در دین ‏خویش به هلاکت افتید. بدانید که شما پس از این روز او را نخواهید دید تا عمرش کامل گردد. از عثمان بن سعید آنچه را مى‏ گوید بپذیرید و فرمان‏ او را اطاعت کنید. که او جانشین امام شماست و کار به دست اوست".

 

دوره امامت، چگونه آغاز شد؟

خلفاى عبّاسى بنا بر عادت معمول خویش، هر گاه فرصتى براى کشتن ‏اولیاء اللَّه مى ‏یافتند، فوراً آنها را به زهر از پاى در مى ‏آوردند. معتصم نیز، امام حسن عسکرى ‏علیه السلام را به زهر شهید کرد و سپس درصدد یافتن فرزندِ آن‏حضرت بر آمد تا او را نیز از میان بردارد و به خیال‏ خویش دنباله امامت را نیست و نابود گرداند. معتصم عده ‏اى را به خانه امام فرستاد تا هر که و هر چه در آنجاست ‏توقیف کنند. احمد بن عبد اللَّه بن ‏یحیى بن خاقان پسر وزیر معتصم در این باره مى ‏گوید: چون امام حسن عسکرى بیمار شد. پدرم به من پیغام داد که امام بیمار شده. آنگاه خود همان لحظه سوار شد و به دارالخلافه رفت و سپس باپنج نفر از خادمان ‏معتصم شتابان بازگشت. همه آنان ‏از افراد مورد وثوق و خواص خلیفه بودند. یکى از آنها هم "نحریر" بود. پدرم ‏به آنها دستور داده بود در خانه حسن بن على باشند و اوضاع و احوال او رازیر نظر بگیرند. همچنین در پى عده ‏اى از پزشکان فرستاده بود و به آنان ‏دستور داده بود که در خانه امام حسن عسکرى رفت و آمد کنند و هر بام ‏وشام از او پرستارى و مراقبت کنند. چون دو روز از این ماجرا گذشت، کسى نزد پدرم آمد و به وى خبرداد که آن‏حضرت بیمارى ‏اش شدت یافته و ضعیف شده است. پدرم ‏سوار شد و به خانه آن‏حضرت رفت و به پزشکان دستور داد بخوبى حال ‏آن‏حضرت را تحت نظر بگیرند. همچنین در پى قاضى القضات فرستاد و به‏ او دستور داد که پیش او بیاید و ده تن از کسانى را که به دین و امانتدارى ‏و پرهیز گارى آنان مطمئن است، انتخاب کند و با خود بیاورد. آنگاه‏ تمام آنها را به خانه امام حسن فرستاد و بدیشان تکلیف کرد که شبانه روز همانجا بمانند. آنها در آنجا بودند تا آنکه امام حسن عسکرى ‏علیه السلام ‏درگذشت. رحلت او چند روز گذشته از ماه ربیع الاوّل سال 260 واقع‏ شد. با رحلت او سامراء یکصدا ناله بر مى ‏آورد که ابن الرضا از دنیا رفت. خلیفه عدّه ‏اى را به خانه آن‏حضرت فرستاد تا خانه و اتاقها را بازرسى‏ کنند و هر آنچه در خانه است مهر و موم نمایند و نشان فرزند آن‏حضرت ‏را بجویند. بدین گونه قدرت جاهلى و استکبارى مى ‏کوشید، ریشه ‏هاى امامت را از بیخ برکند و حرکت اصیل مکتبى را دستخوش نابودى سازد. امّا به ‏مقصود خود نایل نیامدند که دست خداوند بر فراز دستان آنها بود. یُرِیدُونَ أَن یُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَیَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن یُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ کَرِهَ‏الْکَافِرُونَ؛ "خواهند پرتو خدا را با دهان هاى خویش فرو نشانند امّاخداوند چنین نخواهد مگر آنکه پرتو خویش را به انجام رساند، هر چند که ‏کافران نا خوش دارند."

  

پنهان بودن میلاد حجّت اللَّه:

پیامبر اکرم (ص) فرمودند: مهدی از فرزندان من است، نامش نام من (م ح م د) و کنیه اش کنیه من (ابوالقاسم) می باشد، ‌در صورت و سیرت از همه کس به من شبیه تر است. برای او غیبتی است که در آن مردم دچار حیرت می گردند و بسیاری از دسته ها و گروههای مردم، گمراه می شوند، آنگاه مانند ستاره تابانی از پرده غیبت بدر آید و زمین را پر از عدل و داد کند آن چنان که پر از ظلم و ستم شده باشد.


¤نویسنده:

?  نوشته های دیگران

!   عرض تبریک

یکشنبه 89/11/17 ::  ساعت 5:7 عصر

دهه ی فجر بر فجر آفرینان مبارک باد


¤نویسنده:

?  نوشته های دیگران

   1   2      >

!   لیست کل یادداشت های این وبلاگ