سفارش تبلیغ
صبا ویژن
u دارالقرآن نور اداره آموزش و پرورش شهرستان دهاقان

انصاف، اختلاف را می زُداید و الفتْ پدید می آورد. [امام علی علیه السلام]

اوقات شرعی
یکشنبه 103 اردیبهشت 30

:: RSS 

:: خانه

:: مدیریت وبلاگ

:: پست الکترونیک

:: شناسنامه

:: کل بازدیدها: 23857

:: بازدیدهای امروز :26

:: بازدیدهای دیروز :0



vدرباره خودم

دارالقرآن نور اداره آموزش و پرورش شهرستان دهاقان


vپیوندهای روزانه

شیعه ها [14]
آپلود عکس [41]
اهل بیت [14]
وبلاک فرهنگی ، مذهبی شهید آوینی [5]
سایت تبیان [10]
راسخون [12]
پرسمان قرآن [16]
مدیریت آموزش و پرورش شهرستان دهاقان [46]
[آرشیو(8)]

vلوگوی وبلاگ

دارالقرآن نور اداره آموزش و پرورش شهرستان دهاقان

vاشتراک در خبرنامه

 

v لینک وبلاگ دوستان

جهانبخش

vفهرست موضوعی یادداشت ها

قرآن .

vمطالب قبلی

بهمن 1388
اسفند 1388
فروردین 1389
اردیبهشت 1389
خرداد 1389
تیر 1389
مرداد 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89
آذر 89
دی 89
بهمن 89
اسفند 89
فروردین 90

!   اسماء با مسما

پنج شنبه 89/3/20 ::  ساعت 12:8 عصر

اسماء با مسما (5)

ذکر

اشاره:

در باب نامهای قرآن و تعداد آن از دیرباز تا کنون میان مفسران و قرآن پژوهان اختلاف نظر بوده است.

ابوالفتوح رازى در تفسیرش 43 نام براى قرآن بر می شمارد. زرکشى به نقل از قاضى ابوالمعالى این عدد را 55 اسم می رساند  و برخی دیگر تا هشتاد اسم هم گفته اند.

کثیری از این اسامی گفته شده جنبه وصفی داشته و اطلاق عنوان اسم بر آنها خالی از وجه نیست.

سلسله نوشتار" اسماء با مسما" می کوشد تا در هر نوبت شما را با یکی از این نام های زیبای قرآن آشنا سازد.

فرقان، چهارمین اسم با مسمای قرآن که در مقاله گذشته در باره آن بحث شد.)

 

ذکر، پنجمین اسم با مسمای قرآن

1 ـ « راغب » در مفردات مى گوید : « ذکر دو معنا دارد : گاهى به معناى حفظ و گاهى به معناى یادآورى است » .

ذکر به هر معنایى که باشد ممکن است زبانى یا قلبى باشد . اگر قرآن را « ذکر » گفته اند به این خاطر است که حقایقى را بازگو مى کند که مایه یادآورى ، بیدارى و آگاهى است .

در پاسخ به این سؤال که چرا قرآن « ذکر » است مى توان گفت : از آنجا که انسان موجودى است فراموش کار و ممکن است بر اثر تمایلات و غرایز درونى دچار فراموشى شود ; قرآن به عنوان مهمترین عامل یادآورى ، او را به ذکر و یاد سوق مى دهد .

توضیح این که : « انسان » اشرف موجودات عالم است و در شرافت و برترى ، موجودى به پاى او نمى رسد . بى تردید هدف از خلقت این موجود ناشناخته و برترى دادن او بر تمام موجودات عالم ، هدف و غرض مقدّسى است ، این غرض مقدّس که در روایات از رسیدن به « کمال » یاد شده است آدمى را بسوى مقصد کشانده و یکه تاز میدان حکومت حضرت حق مى کند . خداى متعال انسان را براى جانشینى خویش آفرید و نداى اِنّى جاعِلٌ فِى الاْرْضِ خَلیْفةً را بر تارک کارنامه خلقتش نقش بست .

این انسان با تمام امتیازاتى که دارد، داراى غرایز و تمایلاتى است که تعطیل یا تحریک آن، او را از رسیدن به مقصد باز مى دارد. آنچه مهم است «تعدیل» آن غرایز است که مى تواند ارزش هاى درونى و شخصیّت بالقوه اش را به فعلیت برساند .

 اگر قرآن را « ذکر » گفته اند به این خاطر است که حقایقى را بازگو مى کند که مایه یادآورى ، بیدارى و آگاهى است .

بى تردید ظواهر دنیا و مادیّات توجه انسان را از آن مقام شامخى که برایش در نظر گرفته شده است، جلب موقعیّت هاى کاذب و باطل مى نماید. اینجاست که «قرآن» به عنوان مهمترین فاعل ایجاد انگیزه و تحریک او، انسان را از فراموشى به « ذکر » و یاد مى کشاند .

به بیان دیگر : این طبیعت دنیاست که انسان را در ورطه محبّت خود غرق مى نماید ، دنیا مقام و موقعیّت انسان را به فراموشى سپرده و غفلت از خود را به او مى بخشد ، خودفراموشى مساوى با خدافراموشى و برابر با سقوط از قلّه غرورانگیز انسانیّت است ، با توجه به بیان فوق، قرآن به عنوان مهمترین ذکر و یاد ، انسان را از خودفراموشى و عدم توجه به مقام و موقعیت والاى خود بازمى دارد و مدام او را به یادآورى مقام والاى کرامت و شرافت تشویق کرده و آثار خسارت بار غفلت را گوش زد مى نماید .

به هر روى ، اطلاق « ذکر » بر قرآن به خاطر این است که قبل از هر چیز انسان را متذکر و بیدار مى نماید و حقایقى را که انسان به طور اجمال و فطرتاً دریافته است با وضوح و تفصیل شرح مى دهد .

( إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ )1

این ذکر فرو فرستاده مردم و ملائکه نیست ، تا دشمن در محور این ذکر بتواند مردم یا ملائکه را عاجز کند ، و زمینه بطلان آن را فراهم نماید ، و مردم و ملائکه در برابر حفظ سلامت این ذکر دچار زحمت شده ، و قدرت نگهدارى آن رانداشته باشند .

آرى ! اگر قرآن ساخت تو ، یا دیگران ، یا ملائکه بود ، بشر از آوردن مثل آن ، یا باطل کردن آن و یا تحریف و تغییر آن عاجز نبود !

این ذکر فرو فرستاده ماست ، و ماییم که او را از هر حادثه حفظ مى کنیم . این ذکر ابدى و جاوید است ، و از فراموش شدن ، و از بین رفتن در امان قدرت ماست ، کم و زیادى در آن راه ندارد ، نقص و تغییر نمى تواند بر آن حاکم شود ; این ذکرى که بیانگر حقایق و معارف الهى است ، صورت و سیاقش تا قیامت به شکل خود باقى خواهد ماند .

حفظ در برابر تحریف

درباره پا برجا ماندن قرآن مجید ، به همین صورتى که هست ، صورتى که در زمان نبى اکرم (صلى الله علیه وآله) به دستور خداوند تنظیم شده ، و هم اکنون در دسترس جهانیان است ، در سوره فصّلت مى فرماید :

( إِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ * لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِنْ حَکِیم حَمِید )2

« بى تردید قرآن کتابى است شکست ناپذیر ، * که هیچ باطلى از پیش رو و پشت سرش به سویش نمى آید ، نازل شده از سوى حکیم و ستوده است » .

( وَأَنزَلْنَا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ )3

« و قرآن را [ هم ] به سوى تو نازل کردیم به خاطر اینکه براى مردم آنچه را که براى [ هدایتشان ] به سویشان نازل شده بیان کنى و براى اینکه [ در پیامبرى تو و آنچه را به حق نازل شده ] بیندیشند » .

( وَهذَا ذِکْرٌ مُّبَارَکٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنکِرُونَ )4

« و این [ قرآنى ] که آن را نازل کرده ایم ، ذکر و پندى پرمنفعت است ; آیا باز هم شما منکر آن هستید ؟ »

( إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکْرَ وَخَشِىَ الرَّحْمنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَة وَأَجْر کَرِیم )5

« بیم دادنت فقط براى کسى ثمربخش است که از قرآن پیروى کند و در نهان از خداى رحمان بترسد ، پس او را به آمرزش و پاداشى نیکو و باارزش مژده ده » .

( ص وَالْقُرْآنِ ذِى الذِّکْرِ )6

« ص ، سوگند به قرآن که مشتمل بر ذکر [ حقایق ، معارف ، مطالب اخلاقى و اجتماعى و احکام حلال و حرام ] است » .

( وَإِنَّهُ لَذِکْرٌ لَکَ وَلِقَوْمِکَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ )7

« و مسلماً [ این ] قرآن براى تو و قوم تو مایه تذکر [ و شرف و عزت  ]است ، و به زودى [ درباره آن  ]بازخواست خواهید شد » .

( وَمَا هُوَ إِلاَّ ذِکْرٌ لِلْعَالَمِینَ )8

« در حالى که قرآن جز مایه تذکر و پند براى جهانیان نیست » .

ابوالفتوح رازى در تفسیرش 43 نام براى قرآن بر می شمارد. زرکشى به نقل از قاضى ابوالمعالى این عدد را 55 اسم می رساند  و برخی دیگر تا هشتاد اسم هم گفته اند.

قرآن به اعتبار این که پند و حکمت ، اندرز و نصیحت ، حلال و حرام ، و مسائل فردى ، اجتماعى ، و خانوادگى را یاد مى دهد ذکر است .

قرآن از آنجا که یادآور تمام برنامه هاى انبیا ، و اوصاف عاشقان ، و صفات عارفان ، و نوع برخورد نیک و بد با مرگ و برزخ و قیامت ، و حساب و کتاب و بهشت و جهنم و رضایت و خوشنودى ، و سخط و غضب حق است ذکر است ، و اگر این کتاب نبود ، یا با بودن این کتاب اگر به آن مراجعه نشود ، از کجا مى توان به حقایق عالى و به خواسته هاى الهى رسید ؟

 

برگرفته از: بر بال اندیشه ، حسین انصاریان

فرآوری: گروه دین و اندیشه تبیان


1 ـ حجر (15) : 9 . « همانا ما قرآن را نازل کردیم ، و یقیناً ما نگهبان آن [ از تحریف و زوال  ]هستیم » .

2ـ فصلت (41) : 41 ـ 42 .

3ـ نحل (16) : 44 .

4ـ انبیاء (21) : 50 .

5ـ یس (36) : 11 .

6ـ ص (38) : 1 .

7ـ زخرف (43) : 44 .

8ـ قلم (68) : 52 .


¤نویسنده:

?  نوشته های دیگران


!   لیست کل یادداشت های این وبلاگ